نام احمد نام خانوادگی روحی فریمانی وضعیت تاهل نا مشخص
شهادت روزتولد (ایام هفته) شنبه روز شهادت (ایام هفته) شنبه قطعه 21
وصیت نامه بسم الله الرحمن الرحیم و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون . کسانی که در راه خدا کشته شده اند مرده مپندارید بلکه آنان زندگانند و نزد خدا روزی دارند . با سلام و درود به آقا امام زمان ( عج) و نایب بر حقش امام امت که خداوند سایه این مرد خدا را بر عموم مسلمین جهان پایدار بدارد . این حقیر چند جمله ای را به عنوان وصیت نامه می نویسم . اکنون که این مطالب را می نگارم اطمینان ندارم که شهید می شوم ولی چون به حکم خدا و رسولش به روز واپسین اعتقاد کامل دارم بر خود لازم می دانم که آخرین سخنان خود را بازگو کنم . خدایا تو خود می دانی که من در سراسر عمر خود غافل بودم ، چه گناه ها که مرتکب نشدم ، چه اعمال خلافی که انجام ندادم ، چه کارهای زشتی که از من سر نزد . نه عبادتی دارم که به واسطه آن به خود ببالم و خود را مشغول مغفرت تو بدانم و نه در زندگیم کار خیری انجام دادم که بدان امید داشته باشم . خدایا تو خود می دانی که امید من به لطف و رحمت و گذشت توست . حقی بر تو ندارم که آن را بستانم ، جز اینکه خاضعانه از درگاه تو طلب آمرزش کنم . نام خود را نمی توانم « شهید » بگذارم که شهید در درگاه تو مقام ویژه ای دارد و شهیدان خصایصی دارند که من فاقد آن هستم . بارالها ، معبودا ، من به جز به عفو و بخشش تو دل نبسته ام و به این امید است که جرأت می کنم از مرگ خود حرف بزنم و تو آنقدر بزرگواری و کریمی که امید دارم این بنده عاصی و گنهکار را بیامرزی . پدر و مادر عزیزم شما فرزندی را بزرگ کردید و در راه آن زحمت کشیده و مسلماً هم از دست دان آن برایتان سخت است ولی دل خود را جای آن خانواده هایی بگذارید که تا به حال چندین تن از فرزندان آنها شهید شده اند و شهادت مرا افتخار بدانید و برای من گریه نکنید و صبر و پایداری داشته باشید و بگذارید اگر من زندگی با شرافتی نداشتم مرگ شرافتمندانه ای داشته باشم . این راه را من خودم انتخاب کردم و اگر می خواستم در مشهد بمانم می توانستم ولی خدای من شاهد است که از خود شرم می کنم که این گونه راحت در شهری امن زندگی کنم در حالیکه عده ای هستند که الان چندین سال است که درجبهه ها با ناراحتی های مختلف زندگی می کنند و چه بسا بارها زخمی شده اند و احیاناً معلول ، و این فرصتی خوب بود که خود را آماده کنم تا انشاءالله بعدها نیز در صفوف برادران رزمنده ام قرار گیرم . می دانم که به شما خیلی زحمت دادم ولی از شما حلالی می طلبم چرا که عفو و گذشت پدر و مادر بیش از اینها است . از خواهران و برادرانم نیز حلالی طلبیده و اگر چنانچه از من قصوری می دیده اند ، امیدوارم مرا ببخشند . به محسن این وصیت را دارم که بیشتر به درسش توجه کند و بدان اهمیت بیشتری بدهد . از کلیه اقوام و خویشان و همسایگان و آشنایان حلالی طلبیده و امیدوارم دعای خیر این عزیزان ما را از عذابهای سخت برهاند و آقا مرتضی در نماز یادی از ما بکند که دعای او مستجاب می شود . از شما می خواهم پشتیبان دین و انقلاب و امام باشید چرا که اتحاد ملت را بیشتر می کند و قادر خواهیم بود در برابر هر ابرقدرتی بجنگیم . مباداکه مرگ من خدشه ای در این فکر به وجود آورد که مرگ حق است و دیر یا زود به سراغ آدم می آید و اینها آزمایش الهی است و چه نیکوتر که انسان مرگ شرافتمندانه ای داشته باشد . در پایان چند وصیت دارم که می دانم به زحمت می افتید ولی از شما خواهش می کنم بلافاصله بعد از مرگم به آنها عمل کنید . چون در آن صورت دیگر خیالم راحت خواهد بود . 1- هشت سال نماز قضا ، هشت سال روزه قضا و 15 نماز آیات در زمینه های مختلف و واجب شدن آن . 2- مبلغ 1500 تومان بابت خمس 3- یک بسته گچ رنگی ، یک بسته گچ سفید به دبیرستان میرزا کوچک خان بابت گچهایی که بی مورد استفاده کرده ام . 4- یک بسته جوهر آبی روان نویس همراه با 100 تومان پول به انجمن اسلامی دبیرستان میرزا کوچکخان بدهید . 5- مبلغ 2000 تومان به کتابخانه دبیرستان میرزا کوچکخان بابت کتابهایی که در زمان مسئولی من کم آمده چون تعداد آنها دقیقاً مشخص نبود که کدامها در زمان من گم شده است در هر صورت راضی کنید تا مدیون آنها نباشم . 6- یک بسته گچ رنگی و یک بسته گچ سفید به تربیت معلم شهید خورشیدی بدهید . 7- مبلغ 1000 تومان بابت رد مظالم . ( توضیح : در ضمن یک سری لیست و کلید مربوط به کتابخانه دبیرستان میرزا کوچکخان دست من مانده که آنها را در کمدم زیر آلبومها گذاشته ام آنها را به کتابخانه تحویل دهید ) 8- قران مربوط به تربیت معلم را به تربیت معلم شهید خورشیدی تحویل دهید .